جاي ارابه خدايان


 

نويسنده: سليمان فرهاديان




 
هر از چند گاهي خبري در رسانه ها منتشر مي شود با اين مضمون که به تازگي در مزرعه يا کشتزاري طرح هاي زيبايي (که بيشترشان دايره اي هستند) مشاهده شده است. حدس و گمان درباره ماهيت و منشأ اين دايره ها به سرعت آغاز مي شود و آن چه پيش از همه به ذهن مي رسد و بيش از همه طرفدار دارد. نقش نيروهاي ماورايي و موجودات ناشناخته است و خيلي زود پاي موجودات فرازميني (و به ويژه موجودات هوشمند مريخي) به ماجرا باز مي شود. درباره ماهيت اين دايره ها هم بعضي مي گويند اين رد نشست و برخاست يوفوهاست و بعضي هم مي گويند آدم فضايي ها اين شکل ها را عمداً به وجود آورده اند تا با انسان زميني ارتباط برقرار کنند. براي مثال پنج شنبه سيزدهم خرداد سال 89 يکي از خبرگزاري هاي ايراني گزارشي با مضمون فرود «يوفو»ها در ايتاليا منتشر کرد و به توصيف دايره هاي مزرعه پرداخت. اين خبرگزاري از منشأ شکل گيري اين پديده چنان مطمئن بود که تيتر «يوفوها هم توريست ايتاليا شدند» را براي گزارش خود انتخاب کرد و در سوتيتر (تيتر توضيحي) نوشت: «هنرنمايي مريخي ها در مزارع ناپل». اين خبرگزاري در گزارش خود نوشت: «دو جسم نوراني قرمزرنگ کروي شکل در آسمان يک دهکده کوچک در خليج ناپل رؤيت شدند و تصاويري از اشکال هندسي را در مزارع ايجاد کردند.» در اين مقاله به بررسي « دايره هاي مزرعه» و ارتباط آن ها با يوفوها و آدم فضايي ها مي پردازيم. اين مقاله با استفاده از مقاله اي که جولاي 2006 در فوکوس به چاپ رسيد نوشته شده است.
يک روز که راند کاپرون به روستاهاي اطراف شهر «ساري» انگلستان رفته بود تا به يکي از مزارع آن اطراف سرکشي کند، مزرعه اي ديد که او را حسابي متعجب کرد. وي در آن جا چندين طرح با شکل هاي دايره اي عجيب مشاهده کرد. در بخش مرکزي هر کدام از اين طرح ها، ساقه هاي گندم ايستاده بودند اما ساقه هاي گندم ديگر قسمت هاي اين طرح همگي خوابيده بودند؛ انگار يک چکش بزرگ از آسمان فرود آمده و اين ساقه ها را خوابانده است.
کاپرون سعي کرد اين قسمت هاي مزرعه را که طرح دار است، با ديگر قسمت هاي اطراف مقايسه کند بلکه به دليل احتمالي پديد آمدن چنين طرح هايي پي ببرد. وي دريافت خاک و گندم منطقه طرح دار معمولي است و با ديگر قسمت ها فرقي ندارد، پس به احتمال زياد آفت ها در اين کار نقش ندارند. کاپرون فکر کرد شايد توفان شديدي در منطقه درگرفته باشد اما هرچه فکر کرد نفهميد چگونه توفان مي تواند چنين شکل هاي دايره اي زيباي پديد بياورد. وي که يک دانشمند آماتور باهوش بود، تصميم گرفت مشاهدات خود را بنويسد و به همراه نظر خود درباره دليل پديد آمدن اين دايره به نشريه نيچر بفرستد. وي در مقاله خود نوشت به نظر مي رسد اين دايره ها نتيجه «فعاليت بعضي توفان هاي دايره اي» باشند و در ادامه افزود: شايد بعضي از خوانندگان با چنين پديده اي روبه رو شده باشند. شايد امروزه کسي بگويد که لازم بود کاپرون درباره اين موضوع کمي بيشتر تحقيق مي کرد که اگر اين کار را مي کرد متوجه مي شد هر ساله صدها خبر در مورد اين «دايره هاي مزرعه» در همه جاي جهان (از آمريکا گرفته تا ژاپن) منتشر مي شود، که اگر اين کار را مي کرد از چيزي که همه مردم مي دانند – يعني اين نکته که همه دايره هاي گندمزار ساخت دست بشر است – غافل نمي ماند.
اما جواب اين انتقاد در تاريخ گزارش کاپرون در نشريه نيچر نهفته است؛ جولاي 1880؛ يعني بيش از يک قرن قبل از آن که تب دايره گندمزار در همه جاي جهان فراگير شود.
البته امروزه هيچ دانشمندي فکرش را هم نمي کند که وجود دايره گندمزار را به يک نشريه معتبر دانشگاهي گزارش کند. دليلش هم ساده است؛ تا جايي که به مردم عادي مربوط است، اين پديده امروزه ديگر يک راز نيست و حدود 20 سال پيش بود که منشأ اين گونه دايره هاي گندمزار وراي همه حدس ها، گمان ها و شک و ترديدها مشخص شد. اثبات نهايي اين موضوع نه در يک مجله معتبر علمي بلکه در يک روزنامه سراسري منتشر شد. در سپتامبر 1991 روزنامه تودي (که البته امروزه ديگر منتشر نمي شود) گزارش صفحه اول خود را به اين موضوع اختصاص داد و تيتر زد: «افرادي که دنيا را فريفتند.» گزارش ياد شده به اين موضوع پرداخته بود که دو نفر اهل ساوت همپتون از دهه 1970 سرگرم ساخت دايره مزرعه بودند. داگ بروئر و ديو کورلي در اين گزارش ادعا کردند که فقط با استفاده از مقدار کمي طناب و يک الوار يک متري که ريسماني را به آن گره زده بودند، ده ها دايره مزرعه درست کرده بودند. آن ها گفتند رسانه ها يک دهه قبل به اين عادت شبانه آن ها مي پرداختند اما از آن جا که توجه افکار عمومي به شدت به اين موضوع جلب شده و تب دايره گندمزار به شکل انفجاري گسترش يافته است، آن ها مجبور شدند پرده از اسرارشان بردارند. تا آن موقع تعداد زيادي از پژوهشگران، تفسيرهاي گوناگوني براي توجيه اين پديده ارائه کرده بودند. بعضي از اين پژوهشگران مثل کاپرون در يک قرن پيش بر اين باور بودند که اين شکل ها حاصل بعضي اثرهاي غيرمعمول پديده هاي هواشناسي اند و چندين نظريه ارائه کردند تا چگونگي پديد آمدن آن ها را تفسير کنند. اما اتفاقي روي داد که بايد از بابت آن متأسف و پشيمان بود؛ هنگامي که داگ و ديو اعتراف کردند، رسانه و شکاک ها همه دايره هاي مزرعه را قاطعانه ناشي از فعاليت هاي شيادان دانستند. به همين دليل اگر امروز کسي باز هم بخواهد اين پديده را مهم تلقي کند او را ساده دل و زودباور يا جاهل و متعصب عصر جديد مي نامند. به همين دليل جاي تعجب نيست؛ همين تعداد کم دانشمنداني که به سبب علاقه شان به دايره هاي مزرعه نزد مردم عادي مشهور شدند، خيلي زود عقب نشيني کردند. امروزه بعضي از اين دانشمندان مي گويند که نظريه هايشان يا شواهدي که آنان براي تفسير اين پديده جست و جو مي کردند، پيش از فعاليت هاي داگ و ديو آغاز شده بود. اما آيا اين دانشمندان به نتايجي هم دست يافتند؟ آيا امکان دارد بخشي از هزاران دايره مزرعه که از زمان ارائه گزارش کاپرون در سراسر جهان ديده شده است، نتيجه بعضي پديده هاي غيرطبيعي باشد؟

اثرهاي جوي
 

دکتر ترنس ميدن فيزيکداني است که پرونده پژوهش هايش در اين مجادله از همه دانشمندان ديگر قطورتر است. وي قاطعانه به نقش اثرهاي جوي باور دارد. دکتر «ميدن» که معاون مدير سازمان پژوهش توفان ها در دانشگاه «آکسفورد بروکز» است، هنوز هم عقيده دارد که «کاپرون» حق داشت و مي گويد بعضي از دايره هاي مزرعه در اثر پديده هاي جوي به وجود مي آيند. وي تأکيد مي کند: «بسيار مهم است که بدانيم، شاهدان بسياري هستند که تشکيل دايره را به چشم خود ديده اند. توصيف هاي کارآمد و دقيقي وجود دارد که نشان مي دهد بادهاي چرخنده (يعني انواع گردبادهايي که به شکل ستون گرد و غبار مي بينيم) عامل پديد آمدن چنين ستون هايي هستند.»
ميدن به مورد ويليام سيريل ويليامز استناد مي کند که در سال 1991 تماشاي يک گردباد در صبح يکي از روزهاي آگوست اواخر دهه 1940 در مزرعه اي در منطقه «کارماتنشاير» را گزارش کرد. ويليام گفت هنگامي که اين ستون گرد و غبار به ساقه هاي گندم برخورد کرد، همهمه اي ايجاد شد و پس از چند ثانيه گردباد فرو نشست و يک دايره مزرعه به پهناي سه تا چهارمتر پديد آمد که ساقه هاي گندم هاي آن قسمت به طور کامل خوابيده بودند. به نظر «ميدن» موقعيت مکاني اين گزارش اهميت ويژه اي دارد؛ چرا که چندين تپه از هر طرف اين منطقه را دربر گرفته است. «ميدن» طي سال هاي انتهايي دهه 1980 نظريه اي ارائه کرد مبني بر اين که هرگاه يک جبهه هوا از يک رشته تپه عبور مي کند، گردبادي پديد مي آيد. اين گردبادها هوا را به سمت مرکز خود مي مکند و به شکل دونات (شيريني حلقوي) درمي آيند که بسيار ناپايدار است. اين گردباد پس از آن طي يک پديده انفجاري فرو مي خوابد و جرياني از هوا را به وجود مي آورد که رو به پايين حرکت مي کند. اين جريان هوا همه ساقه هايي را که در زيرش باشند مي خواباند و طرح هاي دايره اي شکلي را پديد مي آورد. نظريه «ميدن» علاوه بر آن که شکل دايره گندمزار را توجيه مي کند، براي رعد و برق مشاهده شده هنگام تشکيل دايره نيز تفسيري ارائه مي دهد. وي حدس مي زند. اين رعد و برق ها نتيجه تخليه الکتريکي ذرات گرد و غباري باشند که هنگام چرخش در درون ستون گردباد، در اثر اصطکاک باردار شده اند. اين پديده، اثر شناخته شده اي در توفان هاي گرد و غبار است. نظريه «گردباد پلاسمايي» ميدن يک بار ديگر لزوم نگرش علمي به پديده اي رازآميز را که تا پيش از آن انباشته از ايده هاي احمقانه بود، يادآور شد. نظريه «ميدن» بر مبناي ايده هاي استاندارد ديناميک سيالات و الکتريسيته مالشي است و درباره اين که احتمال پديد آمدن دايره مزرعه کي و کجا بيشتر است، پيش بيني هاي دقيقي ارائه کرده است. به ويژه آن که اين نظريه توانست توضيح دهد چرا تعداد دايره هاي گندمزار در منطقه «ويلتشاير» و «همپشاير» اين قدر زياد است. طبق نظريه ميدن جغرافياي منطقه و وضعيت آب و هوايي آن مکان ها براي تشکيل گردبادهايي که ساقه گندم را مي خوابانند، بسيار مساعد است.

دايره مزرعه چيست؟
 

در ابتداي دهه 1990 موضوع دايره مزرعه فراگير شد و تبش همه جا را گرفت. هر روز گزارش هايي درباره مشاهده دايره هاي مزرعه در جنوب انگلستان منتشر مي شد. شکل اين دايره ها نيز روزبه روز پيچيده تر مي شد. درباره چگونگي شکل گيري اين دايره ها هر کس چيزي مي گفت، يکي آن را به خرابکاري حيوانات موزي نسبت مي داد و ديگري مي گفت اين ها نشانه آن است که آدم فضايي ها مي خواهند با ما ارتباط برقرار کنند. بعضي از دانشمندان هم درباره علت پديد آمدن اين دايره ها فرضيه هايي ارائه کرده اند. يکي از مهم ترين اين نظريه ها مي گفت يک جبهه گردباد که از تپه هاي مجاور عبور مي کنند، باعث شده است ساقه گياهان خميده شود. اما در سپتامبر سال 1991 دو نفر ادعا کردند از اواخر دهه 70 دايره مزرعه مي ساختند و به اين ترتيب تيتر اول رسانه ها شدند. انتشار اين افشاگري ها و اعتراف ها براي بسياري اثبات کننده، اين موضوع بود که پديده دايره هاي مزرعه از اساس بي معني است و مشتي آدم حقه باز آن را سر هم کرده اند. با اين همه در نظر داشت عده ياد شده اين حقيقت را فراموش کرده بودند که پديده دايره مزرعه موضوعي بسيار قديمي است و حداقل يک قرن قدمت دارد، ديگر آن که دست کم براي انواع ساده اين دايره ها تفسيري علمي وجود دارد؛ با اين همه ترس از تمسخر ديگران هنوز هم باعث مي شود بررسي هاي کاملي درباره اين موضوع انجام نشود.

شکل هاي نمادين
 

در ژوئن 1990 که دانشمندان دانشگاه واسدا در توکيو اعلام کردند چنين گردبادهايي را در آزمايشگاه پديد آوردند و روي صفحه هايي پوشيده از پودر نرم آلومينيوم، شکل هاي دايره اي ايجاد کردند. نظريه «ميدن» طرفداران بيشتري يافت. اما درست يک ماه بعد، نظريه «ميدن» با مشکل روبه رو شد. در آن هنگام مجموعه اي از دايره هاي گندمزار در «آلتون بارنز» ويلتشاير پديد آمد که امروزه بسياري معروفند. شکل اين دايره ها يادآور بعضي نمادها بود و به سرعت قوه تخيل همه را به کار انداخت. پس از آن بود که شکل اين دايره ها پيچيده تر شد و به موازات آن، تفسيرهاي عجيب و غريبي هم براي آن ها ارائه شد؛ از جمله اين که مي گفتند آدم فضايي ها اين شکل ها را رسم کرده اند. در همين زمان بود که معلوم شد تلاش براي تفسير اين شکل ها با استفاده از نظريه گرباد پلاسمايي روزبه روز دشوارتر مي شود. وقتي که داگ و ديو به تيتر اول روزنامه ها تبديل شدند، ديگر آشکار بود که اين موضوع کاملاً به حوزه شياداني منتقل شده است که تصميم گرفته اند همه کسان را که بحث دايره مزرعه را جدي مي گيرند، دست بيندازند. دکتر مايک دش، يکي از کارشناسان پديده هاي ناشناخته مي گويد: «داستان دايره هاي مزرعه شايد تنها مورد و بهترين مورد از پديده اي است که چنان در اثر تقلب و دروغ فاسد شده است که در نهايت بر سر خود آوار شده.» با اين همه وي بر اين باور است آن هايي هم که اصرار دارند همه دايره هاي مزرعه را در دسته شيادي و تقلب و آثار هنري خرابکارانه جاي دهند، در اشتباهند. وي مي گويد: «شايد در تفسيرهاي هواشناسانه قديمي بتوان مواردي را پيدا کرد. شايد وراي بسياري از شيادي ها و تقلب ها، تعداد کمي پديده طبيعي مانده باشد که هنوز از ديده ها پنهان است.» راب ايروينگ، يکي از هنرمندان دايره هاي مزرعه نيز با وي هم عقيده است. وي مي گويد: «تعداد قابل توجهي از دلايل شکل گيري دايره مزارع وجود دارد که از لحاظ تاريخي بر بعضي از پديده هاي جديد و امروزي تقدم دارند. بنابراين من متقاعد شده ام که نبايد همه دايره هاي مزارع را در دسته دايره هاي ساخت بشر جاي داد. با اين همه هيچ چيزي مثل اين نيست که شخصي دو مقاله علمي درباره کارهاي هنري داشته باشد (مثل من که دارم) و ببيند فرايند جمع آوري علم آن چنان که بسياري از مردم گمان مي کنند، ايمن و دقيق نيست.»

انتحار حرفه اي
 

اما ورود علمي به اين مبحث آن قدر خطرناک است که مي توان از آن با عنوان انتحار علمي ياد کرد. خود «ميدن» هم سال هاست که اين موضوع را رها کرده است. وي مي گويد: «تا جايي که من مي دانم هم اکنون هيچ دانشمندي در اين زمينه کار نمي کند.» هم اکنون نيز هر تابستان ده ها دايره مزرعه در انگلستان پديد مي آيند که البته اين مقدار در مقايسه با تعداد بسيار زياد مشاهده شده در ابتداي دهه 1990 (که سال هاي اوج اين پديده بود)، کم محسوب مي شود. بسياري از اين دايره ها (شايد هم اغلب آن ها) کار شيادان است. تعدادي هم کار هنرمندان ماهري مانند ايروينگ يا ديگران است. اما شايد بخشي از اين دايره ها کار پديده هاي صرفاً طبيعي باشد. شايد نظريه «ميدن» درست باشد، شايد هم نادرست. در هر صورت يک دانشمند شجاع بايد پيدا شود که پرونده دايره مزرعه را امروز يک بار ديگر باز کند.

آثار هنري متفاوت
 

ابتداي دهه 1990 شاهد ظهور و گسترش طرح هاي هنري در دايره هاي مزرعه بود. به نظر بسياري از دانشمندان، اين نکته که طرح دايره ها روزبه روز عجيب و غريب تر و پيچيده تر مي شود، بهترين دليلي است که نشان مي دهد دايره هاي مزرعه کار مشتي آدم شياد است. به احتمال بسيار زياد پديده هاي طبيعي تنها مي توانند طرح هاي دايره اي را پديد آورند و احتمال پديد آوردن طرح هاي پيچيده تر آن قدر کم است که اصلاً نبايد به آن ها اهميت داد.
پديد آمدن مجموعه اي از دايره هاي مزرعه با شکل هاي نمادين در آلتون بارنز ويلتشاير در جولاي 1990 نقطه عطفي در تاريخ اين دايره ها بود. (اين تصوير مدتي بعد طرح جلد آلبوم «Remasters» کارلدزپلين شد و به اين ترتيب به شهرت آن افزوده شد.) از ان جا بود که علاقه مردم به اين گونه طرح ها افزايش يافت. از آن پس مردم به کار طراحاني علاقه مند شدند که بيشتر تمايل داشتند اثر هنري پديد آورند، نه اين که صرفاً مردم ساده لوح را فريب دهند.
کم کم طرح هاي زيبا و خيره کننده اي در مزارع پديد آمد که از حلقه ها، دايره ها و کمان هاي بزرگي تشکيل شده بودند و مساحت شان به صدها مترمربع مي رسيد. در حالي که بعضي از مردم اين طرح ها را به عنوان نمونه اي از فعاليت هاي هوشمندان فرازميني باور کردند، ديگران – از جمله منتقدان هنري – از اين کارها به عنوان آثار هنري متفاوت استقبال کردند.

رقابت بزرگ طراحي و ساخت دايره مزرعه
 

12 گروه در پناه تاريکي شب کار ساخت زيباترين و جذاب ترين دايره هاي مزرعه را آغاز مي کنند. در جولاي 1992 در وست ويکمب از لحاظ دايره مزرعه هيچ کمي و کسري در کار نبود؛ چرا که چندين گروه براي کسب جايزه 3 هزار پوندي مقام اول با يکديگر رقابت مي کردند.
هدف اولين دوره مسابقه هاي آزاد دايره هاي مزرعه انگلستان فقط توليد طرح هاي زيبا و جذاب نبود. شرکت کنندگان بايد دايره هاي مزرعه را در تاريکي شب و بدون استفاده از چراغ روشنايي يا هر چيز ديگري که بيان گر حضورشان است، توليدکنندگان تا داوران مخفيانه بودن اين کار را تأييد کنند. خلاصه آن که آن ها بايد نشان مي دادند که شيادان مصمم چه دايره هاي مزرعه خوب و زيبايي مي تواتند بسازند. از جمله ناظران اين رقابت ها مي توان به پژوهشگران دايره مزرعه اشاره کرد. آن ها مي خواستند سرنخ هايي بيابند که راهنماي آنان براي تشخيص شيادان باشد.

شما هم مي توانيد دايره گندمزار بسازيد:
 

1.از مرز بين کرت ها (که در آن جا گندمي کاشته نشده است) وارد مزرعه شويد تا ردپايي باقي نماند و بعدها کسي نتواند ادعا کند اين دايره ها ساخته انسان است(!)
2.از همدستتان بخواهيد در جايي که به عنوان مرکز دايره مشخص کرده ايد، بايستد و يک سر طناب را در دست بگيرد. شما هم در حالي که سر ديگر طناب در دستتان است، حرکت کنيد تا محيط دايره مشخص شود.
3.از يک تخته چوب (الوار) و يک رشته طناب براي خواباندن ساقه ها استفاده کنيد. ابتدا محيط دايره را با خواباندن ساقه ها مشخص کرده و سپس ساقه هاي درون دايره ها را بخوابانيد.
4.زماني که دايره اصلي مزرعه را تمام کرديد، دايره هاي کوچک تري هم بسازيد و با خط هاي مستقيم و منحني به هم وصل کنيد تا بيان کننده يک مفهوم هنري تر باشد.
5.براي آن که نقش فرازميني را القا کرده يا برخورد شهاب سنگ ها را شبيه سازي کنيد. مقداري براده آهن را درون دايره بريزيد. به نظر بعضي ها وجود براده هاي آهن نشان مي دهد اين دايره گندمزار «واقعي» است و با دايره هاي نقلبي فرق دارد (!)
6.بعد از اين که دايره گندمزارتان را تمام و کمال ساختيد، ببينيد بهترين روش براي تبليغات و شناساندن آن به مردم چيست و مناسب ترين مبلغ براي ورود يه تماشاگران به مزرعه چقدر است. سهم مزرعه دار (که با شما همکاري کرده و دهانش را قرص نگه مي دارد) را فراموش نکنيد.

مظنونان دايره گندمزار
 

دايره گندمزار از جمله موضوعاتي است که فرضيه هاي بسياري درباره آن عرضه شده است.

1.فرضيه گردبار
 

عبور يک توده هوا از فراز تپه هاي کنار مزرعه، توده هايي از هواي گردنده (گردباد) توليد مي کند. فرونشستن اين گردبادها باعث مي شود که غلات زير آن ها در اثر فشار تخت و هموار شوند.

2.علميات کشاورزي
 

آبپاش هاي دايره اي ناخواسته ترکيب هاي زيان آوري را درون مزرعه پخش، مي کنند؛ در نتيجه محصولات آن بخش ضعيف و پژمرده مي شوند و در نهايت مي خوابند.

3.جريان باد هلي کوپترها
 

خلبانان، هلي کوپترها را از ارتفاع زياد فرود مي آورند. جريان هواي روبه پايين هلي کوپترها باعث خوابيدن ساقه هاي غلات مي شود.

4.نيروهاي فرازميني
 

موجودات فرازميني با استفاده از ميدان هاي نيرو، دايره هاي رسم و توجه انسان ها را به خود جلب مي کنند تا بتوانند از راه «نماد» هاي پيچيده، با انسان ارتباط برقرار کنند.

5.حيوانات فصل
 

حيوانات در شب از لانه شان بيرون مي آيند و جفت شان را پيدا مي کنند. آن ها مرتب در مسيرهاي دايره اي جست و خيز مي کنند و باعث لگدمال شدن غلات مي شوند.

6.شيادان حقه باز
 

شيادان در تاريکي شب، پنهاني به مزرعه مي روند، دايره اي رسم مي کنند و با استفاده از يک لوله يا الوار، ساقه هاي گندم را مي خوابانند.

منبع:مجله دايرة المعارفي دانستنيها (همشهري) / شماره 17